۴ مطلب در مهر ۱۳۹۷ ثبت شده است

دوستت دارم...

به نامت

     یا واهب العطایا


...


فکر میکنم زمان زندگی برام کوتاه شده

اما عمیق و پربار....

دلم میخواد مادر بشم...

اما خواست خدا بر هرچیزی تعلق بگیره، خواهان اونم...


من از خدای مهربانم راضیم


توام از خدا راضی هستی؟؟؟


یعنی برسی به اونجا که بگی: دست مریزاد خداجونم...خداییش که تو بهترین عطاکنندگان هستی و صاحب مقام و جلال و جبروت


دوستت دارم حضرت عشق الله مهربانم

  • ۲
  • نظرات [ ۱ ]
    • mohanna ...
    • سه شنبه ۲۴ مهر ۹۷

    رمز آزمون الهی ام من....

    یا نور

    ...


    سلام بر همگی


    هر کدوم از ما آدمها رو خدا یه جور امتحان میکنه...

    اسامی امتحاناتمونم، مواد و منابعشونم با هم فرق داره

    ...

    با تمام سختی و تلخی هاش، ناچاری که سر آزمون بشینی و مدام محک بخوری و درجه ات بالاتر بره

    بالاخره بهشت رضوان الهی رو به بها میدن دیگه...

    همیشه از خدا شاکر و ممنون بودم که عمر دنیا کوتاهه...زودی تموم میشه

    بالاخره به سر میرسه

    اما...

    انقدر بزرگ نیستم که بگم: تو امتحاناتش بی تابی نمیکنم و همین کوتاهیه دنیا منو راضی نمیکنه و شیطان دشمن آشکارمه

    یا به قول دوستمون عارفه زهرای عزیز، دشمن زندگیمونه...

    ...

    مثلا امتحان این روزهام:

    بیماریه عجیبی که مشخص نیست به یکباره از کجا دوییده تو خونم...

    التهاب دیده شده تو آزمایش خونم!

    گوشهام صدا میده!

    و یه دکتر تونست تشخیص بده البته نصفه و نیمه و گفت: احتمالا رماتیسم مفاصل!

    ...

    هرچی لولا توو بدنم هست درد میکنه

    انگار بند بندش میخواد از هم جدا بشه

    نمیدونم آخر و عاقبتم چی میشه

    امروز دوماه شد که عروس شدم

    اما من از خدا راضی ام

    به هرچی که ازش خواستم توو زندگیم رسیدم

    راه نرفته ای ندارم

    اما میدونم من بننده خوبی براش نیستم

    ....

    دلم میخواد از همگی بخوام که بیایید و برای خدا بنده های بهتری باشیم

    بیایید خوشحالش کنیم...

    ...

    سر در ورودیه آزمون من:

    رماتیسم!


    یا من اسمه دواء و ذکره شِفاء


    ...


    التماس دعا...

  • ۱
  • نظرات [ ۴ ]
    • mohanna ...
    • پنجشنبه ۱۹ مهر ۹۷

    پولهای هنگفت...و جامعه مستضعف

    به نامت

        ای مهر گستر..


    ...


    سلام علیکم جمیعا


    چند روزی سرم گرم به مجلس قرآن و نذری مادرشوهرم گرم بود...

    همچنان خواهرشوهر ما رو مورد آزار رفتاری اش و طرز برخوردهاش قرار میده

    آخه کی با عروس یک ماهه اینجوری رفتار میکنه؟؟؟

    ...

    چند روز پیش با مادر همسر رفتیم که من چندتا کلاس آموزشی و ورزشی هم، پرس و جو و ثبت نام کنم

    الکی کلی راه رفتیم و خسته و کوفته برگشتیم خونه

    قیمتهای کلاس ها سرسام آوره

    خیاطی ترم اول ۱۲۰ هزار تومان

    قرآن ترمی ۶۰ هزهرتومان

    قلاب بافی ۸۰ هزار تومان

    روبان دوزی ۸۰ هزار تومان

    شنا ۲۴۶ هزار تومان

    و.....

    خدایا

    ما که به خودمون رحم نمیکنیم، تو به ما رحم کن یا ارحم الراحمین


  • ۱
  • نظرات [ ۱ ]
    • mohanna ...
    • جمعه ۱۳ مهر ۹۷

    آه...

    یا رب...

    نمردم و روزهای اول زندگیه مشترکمم دیدم...

    معناش میشه:


    تنهایی....چه روحی...چه فیزیکی


    و اصبر لحکم ربک...


    و توکل علی الحی الذی لا یموت


    و آه،نام دیگر خداست

  • ۴
  • نظرات [ ۴ ]
    • mohanna ...
    • جمعه ۶ مهر ۹۷