سوال از شما؟

بسم الله الصبور

کسی کلاس اخلاق مخصوص بانوان در تهران سراغ داره؟؟؟
  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • mohanna ...
    • دوشنبه ۱۷ آبان ۹۵

    دیدار شبانه

    شکر خدا اینجا نیستی و من خرفامو بدون نگاه های تو میگم و مینویسم...


    آخه دلت به چی خوشه؟ این وقت شب برای چی به وبم سر میزنی؟

    منکه گفتم میبندمش و فعلا ساکتم....


    شایدم میترسی رفته رفته حذفش کنم؟


    تو چی میخوای؟ چی تو اون سرت میگذره؟


    خدا هدایتمون کنه


    خدا نجاتت بده


    خدایا رحم کن بهش...

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • mohanna ...
    • يكشنبه ۱۶ آبان ۹۵

    من و مذهبی ها....

    بسم رب الحسین علیه السلام

    ...

    وجودم پر از حرفه...

    گاهی دوست دارم این حرفها به گوش کسی برسه...گاهی هم نه

    دنیای مجاز، واقعا مجاز نیست!

    من تو دنیای مجاز دوستایی پیدا کردم که از دوستان دنیای واقعی با معرفتر و آرام تر هستن

    دوستانی که باهام آشنایی خانوادگی پیدا کردم

    دوستانی که شاید دو سه نفر بیشتر نباشن

    اما تا به الان باهاشون دوستم

    از سال 88 تابه الان...95
    ..

    با یکی شون هر روز و شب درباره مسائل مختلف صحبت میکنم

    دیدارمون توی حرم امام رضا بود...

    ...

    فوق العاده هستن

    ...

    اما امان از دوستان دنیای واقعی...

    از همشون برحذر باید بود

    ...

    دخترانی که از جنس خوبها هستن، اما بدی ها کردن بهت..

    نمیدونم

    درر بعضی از ما مذهبی ها چیه؟

    همه محجبه و ....اما تو روابط عادیمون لنگ میزنیم

    باهم دوست نباشیم و مهر نورزیم و محبتی ابراز نکنیم که شاید غیر از الله مهربان...

    خدایا
    دارم رسما خُل میشم

    ...

    ازین مذهبی ها بیزارم...

    خودمم یکیشونما....اما از اونا بیزارم

    آه...
  • ۱
  • نظرات [ ۱ ]
    • mohanna ...
    • يكشنبه ۱۶ آبان ۹۵

    جا خالی...

    بسم رب الشهداء


    ...


    امشب دلم و حالم دستخوش ازدهامی از جنس شهداست...


    مدتها بود اینجا نیامده بودم و مدتها بود ....


    امشب گشتم و گشتم تا رمز اش رو پیدا کنم... نشد، آخر دست ب دامان ایمیل شدم و خلاااااصه اذن ورود گرفتم...


    وقتی وارد شدم...یه ستاره کوچولو گوشه بالایی سمت چپ مدیریت بلاگم چشمک زد...


    وب یار شیخ عبدالزهرا بود...که صدام میکرذ


    رفتم نشستم پایین پای وبش...دیدم و شنیدم و خواندمش...


    و حاااالم شهدایی تر شد....دلم گرفت ک چرا دور شدم از روزهای اوج ایمانم....

    اوج باورم...

    شهدا...راهیان...آخ که وقتی مرپر میکنم در ضمیر تاریک دلم ..مث شهلب سنگ..یا ستاره دنباله دار نوری از وحودم رد میشه و قلبم درد میگیره

    نمیدونم چرا...اما بدجور خودم رو دارم ازشون دور میکنم...


    روزهایی که آینده ام که حال باشه رو برد در خلسه و ایهام...


    الان...من و خلسه...منم و حسرت....صبوری سخته اما من پایبند که نیستم هیییییچ...بلکه مجبورم گویی یا


    ...


    شهدا التماس دعا

  • ۱
  • نظرات [ ۱ ]
    • mohanna ...
    • چهارشنبه ۱۲ اسفند ۹۴

    دلم جز هوایت، هوایی ندارد . . .


    افسران - دلم جز هوایت، هوایی ندارد. . .




  • ۱
  • نظرات [ ۲ ]
    • mohanna ...
    • سه شنبه ۲۶ آبان ۹۴

    فغان از جدایی . . .



    دلم برات تنگ شده.....این جمله اوج احساسم و عمق احساسمه...


    بخدا قسم دلم برات تنگ شده...راه بسته شده.... الغیاث... T_T




    افسران - هفته پنجاه و ششم (طرح ختم قرآن)

  • ۱
  • نظرات [ ۲ ]
    • mohanna ...
    • شنبه ۱۶ آبان ۹۴

    انتظاری بی هویت . . .



    ما چون دو دریچه روبروی هم ..

    آگاه ز هر بگو مگوی هم . .

    هر روز

    سلام و پرسش و خنده . . .

    هر روز

     قرار روز آینده . .

    ...

    اکنون دل من شکسته و خسته است . .

    زیرا یکی از دریچه ها بسته است . . 

    نه مهر فسون،

    نه ماه جادو کرد

    ...

    نفرین به سفر

    که هرچه کرد او کرد . . .

    . . .

    . . .

    . . .

    در زاد روز میلادم، نمیدانم چرا چشمانم در پی تو میگردد...

    یعنی چشمانم را منتظر خواهی گذاشت....؟؟؟؟

    ...

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • mohanna ...
    • چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴

    با تو . . .


    افسران - خدایا...

  • ۱
  • نظرات [ ۲ ]
    • mohanna ...
    • يكشنبه ۲۸ تیر ۹۴

    تکثیر....


    الهاکم التکاثـــر . . .

     

    خانه بزرگتر

    ماشین بهتر

    مدرک بالاتر

    پول بیشتر

     

    آه . . .

     

    الهانا التکاثـــر

     

    . . .

     



    تفکرنوشت:

    دارم به این فکر میکنم که چقدر قدرت ندارم برای عبور از همین یک مسئله کوچیک...منظورم مسئله ی من و بــ . . . است!

    با موج جریان بالا و پایین میشم!

    نمیتونم کنترلش کنم...احساس ضعف دارم... قدرتش رو تو خودم نمیبینم!

    اما آیا روزی خواهم توانست؟؟؟؟؟

    ربنا لا تواخذنا ما لا طاقة لنا به
  • ۱
  • نظرات [ ۱ ]
    • mohanna ...
    • دوشنبه ۲۲ تیر ۹۴

    التماس دعا

    بسم رب العلی الاعلی...


    ...


    آجرک الله یا بقیة الله فی مصیبت آبائک علی ابن ابیطالب علیه الصلوة و السلام


    ...


    واستعینوا بالصبر و الصلوة و انها لکبیرة الا علی الخاشعین....سوره مبارکه بقره /45


    ...


    حرف بسیار است...


    دلم تنگ است و در فشار.......


    به قلم نمی آید، وگرنه قطعا مشق میشد آنچه بر روح و روان گذشت و میگذرد.....



    دو پست قبلتر بود که از رضایت گفتم و ......


    خوشی ها هم میتوونن خیلی زودگذر باشند...


    دلم تنگِ طعمِ دلچسب و شیرینه، آرامشه...

    ...


    برایم دعا کنید....دعای عاقبت بخیری و صبوری....



    ...


    دعای مادر سادات بدرقه راهتان باد و دستگیر دنیا و آخرتتان...


    ...





  • ۱
  • نظرات [ ۳ ]
    • mohanna ...
    • پنجشنبه ۱۸ تیر ۹۴